میخوای مثل حضرت علی بشی؟؟ (سه شنبه 88/11/20 ساعت 1:12 صبح)
سلام
کلاس سوم ابتدایی بودیم
یکی از همکلاسیهام را که باباش کشته شده بود خیلی وضع مالیشون بد بود و لباس های کهنه این و ان را مادرش تنش می کرد در حالی که خیلی بچه خوبی و درس خونی بود
با دو تا از دوستانم که انشاء الله هر جا هستن خدا بهشون توفیق روز افزون بده
بنا گذاشتیم که تابستان بریم پیش باباهامون (خدایش بیامرزد)کار کنیم و هر چی درآوردیم بریم لباس بخریم برای این دوستمون
تابستان شد و من رفتم سر زمینهای زراعیمون و کارگری و نگهبانی
دوست دیگری رفت پیش باباش نانوایی
و دوست دیگه هم رفت پیش باباش سیمانکاری ساختمان
تابستان تمام شد و سر وعده اومدیم و هر چی در آوردیم گذاشتیم وسط
رقم قابل توجهی شد برای چند تا بچه
رفتیم لباسهایی خشگلتر از لباسهای خودمون برای دوستمون خریدیم و خواستیم ببریم بدیم که یکی از دوستان گفت:
بیایید مثل حضرت علی( علیه اسلام) باشیم ببریم مخفیانه بدیم و کسی ما را نشناسه
تصویب شد و قرار شد مثل حضرت علی(علیه السلام) باشیم
گذاشتیم تو نایلون سیاه و قرعه خورد مثل همیشه به من که بشم مثل مثل حضرت علی (علیه السلام)
شب شده بود و قرار گذاشتیم و رفتیم جلو درب خونشون نایلون را گذاشتیم جلو در و رفتیم؛هنوز دور نشده بودیم که یکی از دوستان گفت: مردم میان فکر می کنند آشغاله میبرندش برو در بزن فرار کن بیان ببینند لباسها را و ببرن
و باز دوباره حضرت علی داستان ما(که من باشم) رفتم در زدم و چون خونه به در حیاط نزدیک بود فرار کردم
هواسم به پشت سر بود که یهویی داداش بزرگه دوستمون که لباس براش خریده بودیم یقه ام را چسبید و چند صدتا فحش گاراژ دارها داد و آقا حالا نزن کی بزن
مشت و لگد
تو دهن و سینه من بدبخت و میگفت : توی بی شرفی که هر شب درمون را می زنی فرار می کنی؟؟
من بیچاره:خدایا چکار کنم از دست این لندهور فرار کنم؟؟!!
گفتم ریا هم میشه بشه:گفتم آقا یوسف من اون نایلون را گذاشتم جلو درتون!!
یهویی داد زد بر پدر تو ...
توی پدر .................................. هر شب آشغالهاتون را میاری و میذاری جلو درب خونه مااااااا
مرض داری؟؟؟
حالا نزن ن ن ن ن ن ن ن ن ن کی بزن ن ن ن ن ن ن ن ن ن
من: خدایااااااااااااااااااااااااا غلط کردم نمیخوام مثل حضرت علی باشم!!
واقعاااااااااااااااااااااا مثل ائمه شدن ممکن نیست
شادی روح مرد تکرار نشدنی تاریخ علی علیه السلام یکی یکدونه خدا صلوات بنویس و بفرست
راستی برای بابای زحمتکش ما هم یه صلوات بفرست امشب با ... یادی ازش شد(روحش همجوار با مولایش)